از سیب زمینی تا کاریکلماتور
کاریکلماتورهای سیبزمینی من: – سیبزمینی برای چیپسشدن در پوست خود نمیگنجید. – سیبزمینی که چیپس شد عاقبتش با ماست. – سیبزمینی مو ندارد که اصلاحش کند. – بلاخره سیبزمینی
کبوتر کاریکلماتور رسان
کاریکاتوری که با کلمه بیان شود و در ذهن مخاطب تصویر ایجاد کند. کاریکلماتور میگویند. کاریکلماتور بر اساس نوشتههای پرویز شاپور که در نشریهی خوشه به سردبیری احمد شاملو
سیب و دنیای کاریکلماتور
آیا میدانید عاقبت سیبی که بر سر نیوتن خورد چه شد؟ من اینبار میخواهم با کلمهی سیب بازی کنم. – اولین گازی که آدم به سیب زد، سیب گفت:
گل دست به آب زد. (کاریکلماتور)
آیا تابحال دستِ گلی را گرفتهاید؟ شاید در نظر اول برای مخاطب عادی باشد. ولی اگر بیشتر دقت کنید متوجهی معنا و مفهوم آن میشوید. دستِ گلی را گرفتهاید؟
پرویز شاپور از زبان نوشتاری من
به نگاهم خوش آمدی! قلبم را با قلبت میزان کن! پایین آمدن گربه از درخت! فانتزی سنجاق قفلی! موش و گربهی عبید زاکانی با طرحهای پرویز شاپور. این پنج
چند تکه کلام با کلاغآنلاین
وقتی دو واژهی کلمه و کاریکاتور با هم پیوند میبندند. واژهای بنام کاریکلماتور پدید میآید. کاریکلماتور کلمات را به بازی میگیرد تا حالت تفنن و سردرگرمی ایجاد کند. کلماتی
آخرین دیدگاهها