کوچه‌ی شاه‌پریون

ساعت نه صبح از ماشین پیاده می‌شوم به خیابانی فرعی که پوشیده از سنگ‌فرشِ‌های چندضلعی است، وارد می‌شوم. خیابانی با مغازه‌های لوکس و رنگی کفش، پوشاک، جواهرات، چند تا سوپر مارکت و حتا میوه‌فروشی، درمانگاه و مسجدی که این دو به خیابان دیگری راه دارند و با ماشین در رفت و آمد هستند.
دو طرف خیابان با درخت‌های تنومند بلندی که شاخه‌هایشان سر در گرو هم نهاده و سایه‌بان خیابان شده اند. درختانی که ریه‌های خیابانند و مردم با پیاده‌روی در اینجا به راحتی نفس می‌کشند و با لذت خرید می‌کنند.
کوچه‌های متعددی در اینجاست ولی کوچه‌ای عجیب و منحصر بفرد، خالی از لطف نیست که شما هم اگر ندیده و نشنیده‌اید آن را بشناسید. با من همراه شوید.
سر کوچه تابلویی نصب شده به اسم `شاه‌پریون`
شاید در وهله‌ی اول وحشت کنید و بگویید:
وای کوچه‌ی شاه‌پریون
از آن کوچه‌باغ‌های وحشتناک که جن و پری سر به سر مردمانش می‌گذارند، یا نه آرزوها را برآورده می‌کنند.
برعکس این کوچه از آن کوچه‌ها نیست.
وارد کوچه که می‌شویم. سمت راست خانه‌های رو به حیاط که سرشاخه‌های نارنج و یاس و انگور از لبه‌ی دیوار سر بیرون کرده‌اند و با عطر و بویشان به هر کس که وارد کوچه می‌شود خیرمقدم می‌گویند.
سمت چپ خانه‌های آپارتمانی با سنگهای سفید و رنگین و پنجره‌های رو به کوچه که گلدان ‌های شمعدانی‌ انگشت اشاره به خود دارند. گذر می‌کنیم.
به انتهای کوچه می‌رسیم کوچه حالت گرد بخود می‌گیرد در وسط کوچه باغچه‌ای قرار دارد که وسط آن درخت توت دویست‌ساله‌ و دور تا دور آن درخت‌های نارنج و وَن و انار دست در دست هم داده‌اند. چشمه‌ی آبی کوچکی زیر پای درخت توت می‌جوشد.
در قسمت دایره‌ای شکل پنج خانه قرار دارد که در هر دو سمت دو خانه و در انتهای کوچه که بن‌بست می‌شود، یک خانه‌باغ قدیمی قرار گرفته که درختهای تنومند آن از دیوارهای کوتاه خانه مشاهده می‌شوند.
خانه‌باغی که متعلق به پیرزنی‌ست به نام خانم پری که این خانه از مادرش شاه‌پری به او رسیده است شاه‌پری که در زمان خودش قصه برای کودکان می‌نوشته و می‌خوانده.
او وصیت کرده که خانه بفروش نرود و همیشه به همین‌ شکل باقی بماند. او میوهای آن را نذر بچه‌ها کرده است. چیزی که این کوچه را جذاب‌تر کرده است اینکه خانه‌ی شاه‌پری دو در دارد دری که به این کوچه باز می‌شود و دری که پشت‌ خانه قرار گرفته و به خیابان اصلی راه دارد.
هر کس که عجله و یا مشکلی دارد و میخواهد زودتر به خیابان اصلی برود اجازه دارد از این خانه عبور کند.
شاه‌پری خانم همیشه با لبخند از مردم محل استقبال می‌کرد و روی ناخوشش را کسی ندیده بود و این مهربانی‌اش به دخترش خانم‌ پری‌ هم رسیده.
خانم پری که با دو تا خدمتکار و پسر و نوه‌هایش زندگی می‌کند، روشنای کوچه شده و اهل محل سالهاست که در این کوچه مانده و اگر کسی هم از دنیا رفته خانه به اولادش رسیده و هیچ‌کس دلش نمی‌‌آید از این محل برود.
علت نام‌گذاری این کوچه، یکی از پسرهایی که شاه‌پری‌خانم برایش قصه تعریف می‌کرده،
شهردار منطقه می‌شود، برای زنده‌نگه‌داشتن یاد شاه‌پری‌خانم اسم این کوچه را `شاه‌پریون` نامید.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *